سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در شرافت دانش همین بـس که کسی هم که آن را نیک نمی داند ادعایش می کند و هرگاه به آن منسوب گردد شادمان می شود . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

دسته بندی موضوعی یادداشتها
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :3
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2069
تعداد کل یاداشته ها : 1
03/11/20
4:5 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
محمد رضا ارفعی[0]

خبر مایه
عناوین یادداشتهای وبلاگ
تاریخچه علم پزشکی عناوین یادداشتها[1]

 ازقدیمترین ادورار تاریخی و در همه نقاط جهان ، جهادی عظیم علیه رنج و بیماری افراد و کوشی پایان ناپذیر برای جلوگیری از بلاهایی که ناگهان گروه بزرگی را مبتلا می ساخته اند ، ادامه داشته و در همه عصرها و در تمام سرزمین های کره خاک ، جمعی به نام پزشک یا حکیم پیشقدم راه این مبارزه بوده اند. در این میان تلاشگران گمنامی وجود داشتتند که فقط به تسکین آلام افراد بشر اکتفا نمی کردند ، بلکه سعی می نمودند که از تجارب روزانه خود ، نتایج کلی بدست آورده و این نتایج را به میراث و به افراد نسل های بعد منتقل سازند. تداوم این مبارزه و تلاش از جمله شورانگیزترین حماسه های تاریخ بشر و از زیباترین و درخشانترین بخش های تاریخ علم  بویژه در حوزه تاریخ علم پزشکی بحساب می ‌آید. تاریخ پزشکی ایران نیز آنچنان که عمق و وسعت آن می طلبد ، مورد کاوش و پژوهش عمیق و فراگیر قرار نگرفته و هنوز بسیاری از متون و نسخ خطی شاخص طبی مانند: آثار زکریای رازی ، قانون ابن سینا ، ذخیره خوارزمشاهی ، هدایه المتعلمین ، خفی علایی و ... به شیوه انتقادی و علمی ، تصحیح نشده اند و مطالب آنها مورد تحلیل و تحقیق متخصصین امر قرار نگرفته است. داشتن قدمت علم پزشکی که دارای حداقل 6000 سال سابقه بوده و از سویی تعداد فراوان دانشمندانی که در این علم پرورش یافته اند ، نشانگر ریشه عمیق و ترکیبی از سنت های بقراطی ، جالینوسی ، پزشکی یونانی با نظریه ها و جنبه های عملی طب ایرانی و هندی می باشد که نیازمند مطالعات فراوان به منظور شناخت توانمندیهای گذشتگانمان ، معرفی و استفاده از آثار و تجارب علمی و عملی آنان در زمینه علم پزشکی می باشد.

* * *


             بی شک تاریخ پزشکی از تاریخ علم مجزا نیست و تاریخ علم نیز خود از تاریخ عمومی و اجتماعی نشات می گیرد و ضرورت دارد تاثیر متقابل مسائل اجتماعی و پیشرفت های علمی همواره مورد توجه خاص قرار بگیرد. وقتی به گذشته نظر می افکنیم ، صف بی انتهایی از پزشکان را می بینیم که به پیروی از وظیفه مقدس خویش و حس فداکاری که درکار روزانه از خود نشان داده و به تعداد بیشماری از دردمندان که احتیاج به مداوا داشته اند ، کمک رایگان کرده اند ، غم و اشک همنوعان خود را به شادی و خنده مبدل ساخته و با گسستن زنجیرهای درد و رنج به کامیابی ها و موفقیت های فراوان صورت عمل بخشیده اند ، با این حال تاریخ حتی نام آنها را از خاطر برده است. هریک از این پزشکان پنج روزه عمر خود را دراین جهان گذرانده و آنگاه چشم از آن فرو بسته اند. ولی مدتها یادشان در خاطر کسانی که مورد تفقد و معالجه ایشان قرار گرفته بودند باقی مانده است. شاید گاهگاهی نام و نشانی ، یعنی چند اسم و چند تاریخ در سالنامه دانشگاهها و محافل علمی باقی مانده باشد. تاریخ پزشکی بویژه در ایران ، آنگاه صورت تالیف ، تدوین و تحقیق خواهد یافت که متون و رسائل بی شمار طبی ، شناخته شوند و مورد تصحیح و تحقیق قرار گرفته و غبار قرون از چهره اطبای گمنام این سرزمین زدوده شده و به عالم علم معرفی گردند.

      علم طب پس از افول ستاره یونان و اسکندریه در طول قرون وسطی ، آنگاه که همگان می پنداشتند دیگر علمی فراموش شده خواهد بود ، یکبار دیگر در حوزه تمدن اسلامی سر برافراشت . آنهم با چنان نیروی شگرفی که هنوز پس از هزار و اندی سال ، پاره ای از ویژگیها و کشفیات مسلمانان مورد استفاده علمای فعلی قرار می گیرد.

 

مسلمانان پیرو تعالیم پیامبر عظیم الشان خود که فرموده بود علم " ابدان " بیاموزید که ثوابی بزرگ دارد ، به تحقیقات مبسوطی در این شاخه از علم پرداختند (1).

   مکتب علم پزشکی نه تنها از لحاظ ارزش ذاتی خود اهمیت دارد، بلکه از آن جهت نیز مهم است که پیوسته ارتباط نزدیک با سایر علوم و بالاخص فلسفه داشته است. مرد حکیم که در سراسر تاریخ چهره مرکزی و اصلی در انتشار و انتقال علوم بوده ، عموما" پزشک نیز بوده است. ارتباط میان حکیم و طبیب چندان زیاد است که فیلسوف و پزشکی هر دو را به نام حکیم می خوانده اند و هنوز هم در بسیاری از جاها می خوانند ، بسیاری از معروفترین فیلسوفان و دانشمندان اسلامی همچون ابن سینا و ابن رشد ، طبیب نیز بوده و از طریق طبابت زندگی می کرده اند (2).

 

     اصلی ترین و قدیمی ترین ماخذ برای آگاهی از دیرینگی پزشکی در ایران ، آثار زرتشتی مانند : اوستا ، دینکرت (Din kart  ( و بندهشن ( Bundahishn ) است که سنت های پزشکی ایران باستان در آنها ذکر شده است (3) .

      در کتاب اوستا ، پزشکان را به سه دسته تقسیم نموده اند :

گروه اول کسانی که به کمک دعاهای ویژه به درمان روانی افراد می پردازند و روان آنان را آسایش می بخشند . دوم کسانی که بیماریها را به کمک گیاهان دارویی درمان می کنند و سوم آنان که با آلات و ابزار پزشکی و جراحی مثل چاقوی جراحی بیماران را شفا می بخشند (4) .

      مهمترین نکته در پزشکی باستان و در آئین زرتشت ، تنها مهارت در جراحی یا درمان بیماران نبوده است ، بلکه شخصیت اخلاقی و داشتن وجدان و طبع انسانی و همدردی یک پزشک با بیماران نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. همچنین توجه به بهداشت عمومی و محیط و پیشگیری از بروز بیماری یکی از مهمترین جنبه های پزشکی در ایران باستان است (5) . بقراط ظاهرا" اولین کسی بود که درتاریخ ، طب را به صورت منظم و مدون ارائه کرد و آن را از سحر و جادو جدا ساخته بود ( 460-355 قبل از میلاد مسیح ). پس از وی ، جالینوس ( 199 – 129 میلادی ) مدرسه جدیدی را برای تشریح بنا کرد و آثارش برای مدت بیش از هزار سال اساس عقاید طبیعی دانان قرار گرفت . طب مزاجی در واقع اساس روش درمانی بقراط و جالینوس بود. دکتر نجم آبادی در کتاب تاریخ طب ایران ضمن اشاره به این مطلب ، اذعان می کند که " مکتب طبی زرتشت خیلی پیش تر از مکتب طبی یونان ، در عالم وجود داشته است " (6). آقای سریل الگود نویسنده کتاب تاریخ پزشکی ایران در صفحه 36 این کتاب عنوان کرده است : " تا آنجا که از اطلاعات بدست آمده معلوم می شود ، در ایران قدیم و ضعیت طب پیشرفته تر از آشور بود. حتی به جرآت می توان پا فراتر نهاده و گفت که ایرانیان اصول آن چیزی را که طب یونانی نامیده شده ، به یونانیان تعلیم داده اند . حتی خود یونانی ها هم فرضیه طبایع چهارگانه خود را یک فرضیه بیگانه می شناختند و به رسم آن زمان ، آن را ایرانی می نامیدند " (7) .

     در جنگ های ایران و یونان ، آثار طبی بقراط و دیگر اطبای یونانی بدست ایرانیان افتاد و ایرانی ها نیز از آنها بهره جستند. حلقه ارتباط میان پزشکی ایران قبل و بعد از اسلام و مکاتب پزشکی دیگر را می توان در دانشگاه جندی شاپور جستجو کرد. جندی شاپور محلی است در شمال غربی خوزستان میان شهر شوشتر و خرابه های شوش که در سال 271 میلادی به دست شاپور اول ساسانی در محل قدیمی آن به نام جنتاشپیر ( Gentanshapirta ) که به معنای باغ زیبا است ، بنا گردید. آثار طبی که در جنگ های ایران و یونان به دست ایرانیان افتاده بود ، به کمک ترجمه دانشمندان ایرانی ، طب یونان را دوباره شکوفا کرده و بعد از اسلام نیز با شکوفایی و ترجمه کتب طبی یونان ، دانشمندان مسلمان بزرگی از جمله محمد بن زکریای رازی و ابن سینا ظهور کردند. پیشرفت های علمی سریع مسلمانان موجب شگفتی جهانیان شده بود ، بطوری که هر کس به دنبال علم بود ، پا به این سرزمین می گذاشت . اما در اروپا شرایط متفاوت بود. درآن زمان در اروپا بیمارستان کمی وجود داشت و شیوه درمانی علمی چندان مرسوم نبود. در حالی که در قلمرو اسلام بیمارستانهای مجهز به بخش های مختلف وجود داشت. با فتح شهرهای مسلمانان توسط مسیحیان ، آثار علم و فناوری و تمدن مسلمین در این شهرها موجب تعجب اروپائیان شد که از جمله این شهرها ، بیت المقدس بود. این مسائل موجب زمینه سازی " انقلاب رنسانس " در اروپا شد. در طی دوران رنسانس ، کتابهای دانشمندان مسلمان به زبانهای اروپایی ترجمه شدند و این روند باعث پیشرفت اروپائیها شد. گفته می شود در زمینه طب ، پس از انجیل ، کتاب " قانون در طب " ابن سینا متداولترین کتاب در اروپا شد و طب ابن سینا برای مدتها در اروپا تدریس می شد (8) .

     در آغاز اسلام ، مدرسه جندی شاپور به اوج شهرت خود رسید و تا دوره عباسیان که پزشکانی را از آنجا به بغداد بردند ، ادامه یافت. همچنین مدرسه اسکندریه نیز در آغاز دوره اسلامی موجب ترویج سنت طب یونانی بود و زمانی به عنوان بزرگترین مرکز علم یونانی مآبی محسوب می گردید. در این مدرسه که در آن طب نظری و عملی یونانی در هم آمیخته بود ، مسلمانان علاوه بر تجارب علمی خود ، با استفاده از طب یونانی به فعالیت های پزشکی خود ادامه می دادند.

        قدمت علم پزشکی در اسلام و بعد از آن بیشتر به زمان پیامبر اکرم (ص) و خصوصا" در عهد دولت الهی ایشان در مدینه باز می گردد. دستورات موکد کلام الله مجید و توصیه های فراوان پیامبر (ص) در خصوص رعایت بهداشت ، نظافت که آن را جزئی از ایمان معرفی کرده است ، موجب رشد و گسترش طب در آن زمان گردید. در این باب خصوصا" توصیه های بهداشتی و درمانی نبی اکرم (ص) و امامان (ع) به صورت مجموعه های پزشکی ویژه ای مدون شده که از آن میان " طب النبی" ، " طب الصادق " و " طب الرضا " مشهور هستند.

 نخستین اثر طبی بزرگ اسلام بنام " فردوس الحکمه " توسط علی بن ربن طبری در سال 236 هجری می باشد. ایشان استاد محمد ابن زکریای رازی بوده که او را جالینوس آن زمان لقب داده بودند . وی بزرگترین پزشک بالینی و مشاهده ای عالم اسلام است و آثار او و ابن سینا بیشترین تاثیر را در تاریخ پزشکی شرق و غرب جهان داشته است. علم پزشکی در میان مسلمانان تا آنجا که می دانیم وقتی به قرن سوم و چهارم و به محمد زکریای رازی می رسد ، منحنی صعودی خویش را برجسته می نماید. بنا به ذکر ابوریحان بیرونی ، تالیفات مهم طبی محمد زکریای رازی به بیش از پنجاه و شش کتاب بزرگ و کوچک می رسد. مهمترین آنها کتاب " الحاوی " که دائره المعارف مفصل پزشکی محسوب می گردد که پانزده سال شب و روز وقت خود را صرف این کتاب نمود ، بطوری که این امر موجب ضعف بینایی و سستی عضلات او گردید. پس از رازی ، ابوالحسن احمد ابن محمد الطبری پزشک رکن الدوله دیلمی که در قرن چهارم می زیسته و دارای کتاب مشهور " المعالجه البقراطیه " از آن اوست. ابو منصور حسن ابن نوح القمری که از وی کتاب " غنی و منی " در دست است ، به عنوان مشهورترین پزشکان پس از رازی محسوب می گردند. همچنین علی بن عباس مجوسی اهوازی ، پزشک عضدالدوله بوده و دارای کتاب " کامل الصناعه فی الطب " معروف به " طب الملکی " است. ابو سهل عیسی بن یحیی المسیحی الجرجانی پزشکی معرف ابن سینا که به قولی یکی از استادان او در پزشکی بوده است که کتاب " الماه فی الصناعه الطبیه " اثر برجسته اوست. از مهمترین بزرگان طب ، ابو علی سینا پزشک عالیقدر پایان قرن چهارم و آغاز قرن پنجم و کسی که پزشکی اسلامی را کمال بخشید و به آن نظم منطقی و علمی داد و کتاب ارزشمند " قانون " وی اعتبار عظیمی به پزشکی بخشید (9) . از دیگر پزشکان نامی ، اسمعیل بن حسن الحسینی الجرجانی خالق اثر ارزشمند " ذخیره خوارزمشاهی " ، " خفی علائی " و " یادگار " که در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم که پزشک نامدار دربار سلطانی علاء الدین تکش خوارزمشاه بود که این آثار را به زبان پارسی تالیف نموده است. انتشار کتاب ذخیره خوارزمشاهی کمک بسیار بزرگی به جامعه پزشکان و اهل لغت و ادبیات زبان فارسی و نیز گویای آن است که در زبان فارسی آثار مهم علمی به زبان روشن و سلیس تالیف و تحریر می شده است و اکنون هم به مدد این نوع کتب می توان بجای واژه های خارجی ، از کلمات فارسی استفاده نمود (10) . پس از جرجانی پزشکان مسلمان علاوه بر فعالیت های ارزشمند طبی ، کتابهای گوناگون دیگری در این علم " بصورت نسخ خطی " ارائه نموده اند که بسیاری از آنها شروح و حواشی است بر کتابهای سابق. به هر حال ، بررسی خدمات و توانمندیهای پزشکان ، به ویژه پزشکان ایران زمین به دانش پزشکی ، مجالی بسیار فراتر را می طلبد که در این مقال کوتاه نمی گنجد. باشد که این قبیل مطالعات ، ما و آیندگان را از مواریث گرانبهای اجدادمان در زمینه های مختلف علمی ، به ویژه علم پزشکی مطلع نمایند.


90/3/24::: 10:15 ص
نظر()